22ماهگی عشششق کوچولوی من
خوووشگل من بالاخره بعد از حدود شش ماه اومدم تا وبلاگتو بروز کنم تو این مدت هم سرم خیلی شلوغ بود و هم متاسفانه لب تاپ مشکل پیدا کرده بود و نمیتونستم عکسارو از دوربین منتقل کنم ... شما هم هزارماشالا شیطونتر و کنجکاوترشدی و در طول روز همه وقتم رو با شما میگذرونم
اما الان با کلی عکس و خاطرات خوشگلت اومدم تا همه رو برات بنویسم عشششقم
اول از همه بگم که دختر خوشگل من کم کم داری حرف میزنی البته هنوز جمله نمیگی اما کلمه های زیاد و یسری کلمه های اختراعی میگی که از شنیدنش کلی لذذذت میبریم
فرهنگ لغات روشایی تا الان
بابایی = بابا
میمی = مامان
دایی علی = دایی علی
عمی = عمه
عاما= عمو
هاپو = سگ
پیشو = گربه
نویی نویی = گل (عااااشق نویی گفتنتمممم)
دووویی = جاروبرقی (اینم از همون اختراعیاس)
سیی = گوشی موبایل
شیش = نقاشی کردن
سب = سیب
انووور = انگووور
نومی = نون
دمپا = دمپایی
دبش = کفش
شبار = شلوار
یسری کلمات دیگه هم میگی الان خاطرم نیست ولی خییلی شیرین همشونو تلفظ میکنی و من واقعا میخواااام بخوووورمتتتتتت
عسل خانوم خیلی خیلی خوشگل میرقصی و با کوچکترین اهنگ اماده قر دادنی خیلی به وسایل ارایش علاقه داری و کاربرد همشونو قششنگ میدونی . هنوزم زیاد با اسباب بازیات بازی نمیکنی فقط عاااشق پیشی و مینی موس هستی و هرکار میکنی و هرجا میری با خودت میاریشون . اما عاااااشق لاک و لوازم ارایشی و هر روز چندبار همشونو از تو کشو در میاری و باهاشون بازی میکنی ....یعنی یه همچی دختر قرررتی دارم منننن
غذا خوردنات خداروشکر یکم بهتر شده و من میتونم تنوع غذایی بیشتری در طول روز برای شما داشته باشم . به میوه خوردن علاقه داری اما موز اصصصلا دوست نداری (دقیقا مثل بابایی)
درطول روز با همون زبون خوشگلت که کلمه های اختراعی زیاد داری کلی برام حرف میزنی و من عااااشق روزیم که جمله بگی و بشینیم ساعتها با هم صحبت کنیم
دوماه دیگه عسل خانوم من دوسالش میشه و من باور نمیکنم فرشته کوچولوی خونمون داره روز بروز بزرگ و بزرگتر میشه
مامانی الان یسری عکس برات میزارم فکر کنم اینجوری بهتر بتونم شرح حال این چندماهو توضیح بدم
این عکسا مربوط به روزیه که رفتیم خونه دوست خوبم سارا جون و شما با پسرش و همینطور چندتا کوچولوی خوشگل دیگه حساااابی بازی کردی
امیرعلی جیگر که شما رو سوار موتورش کرد و با هم بازی کردید
روشایی و پارسا جیگر
روشایی و تاب سوااری
گلی در میان گلها
وقتی روشای مهربون نینی رو میخابونه
عروووسک خووشگل من
قرررربون اون نگاه متعجب بششششم مننننن
بلههههه اینجا داری با آک (لاک) بازی میکنی و چهره ات هم جدی کردی که بهت چیزی نگم
چند وقت قبل با دوستای نینی سایتی و جوجه هاشون رفتیم کیدزلند و حسابی به شما خوش گذشت . اینم عکساش
روز خیلی خوبی بود و با بچه ها قرارگذاشتیم هر چندوقت دوباره بیایم
عکس زیر هم یکی دیگه از سرگرمیای روزانه شماس که میشینی روی کشو و تمام گل سر و تل و وسایل داخل کشو رو میاری بیرون و باهاشون بازی میکنی
24شهریور تولد بابایی بود و ما نتونستیم بیرون بریم اما یه کیک شکلاتی خووووشمزه گرفتیم و سه تایی با هم نوووش جان کردیم
اینم روشایی عاااشق کیک شکلااتی
6 شهریور عروسی عمه بنفشه بود و من تصمیم گرفتم برای خوشگلم لباس عروس و تل گل بخرم
قرار بود شما این تیپ رو بزنی اما انگار از تل گل خوشت نیومد و اصلا نمیزاشتی روی سرت بزارم بنابراین تیپ شما روز عروسی عمه بنفشه اینجوری شد
اینجا هم با کمک موبایل شما خانوم نشستی و من تونستم یه عکس از شما بگیرم
تمام طول شب هروقت اهنگ میزارشتن شما میرقصیدی اما تو سالن چندتا پله بود که همش از اونا بالا و پایین میرفتی ... کلا علااقه عجیبی به بالارفتن از پله داری و هرجا پله ببینی فقط میری بالا میای پایین حتی پارک هم میریم اصلا سرسره سوار نمیشی فقط از پله هاش بالا پایین میری
یکی دیگه از کشفیات جدید شما اینه که میشه تشک مبل رو بصورت سرسره در اورد و ازش سر خورد یعنی از صبح که بیدار میشی تا شب همش تشک مبل رو بصورت سرسره در میاری و ازش سر میخوری
ضمنا تمام وسایلی که تو اتاق میزاری باید به همون صورت باشن یعنی کل مداد رنگی و لاک و اسباب بازیات وسط اتاق باشن و شما هم بینشون سر بخوری اجازه نمیدی من اونا رو بردارم و جمع کنم
یکی دیگه از اتیش پارگیای شما اینه :
میزاری رو سرت و راه میری خوووب اخههه این کارا چیه مادرمن خطرناکه خدای نکرده یوقت سرت به جایی میخوره
این عکسم مربوط به یروز صبح بوده که من میخاستم برم سوپرمارکت خرید کنم و شما حاضر نشدی بلوزت رو عوض کنی و با شلوار بیرون و بلوز تو خونه به همراه ارسی (خرسی) رفتیم خرید
خووب خوشگل من بالاخره وبلاگتو بروز کردم هوووووووووووووورااااااا سعی میکنم از این ببعد زودتر بیام و خاطرات قشنگتو بنویسم